تاریخ جهان پر است از تغییر و تحولاتی که پیشرفت و رفاه بشر را تضمین نموده است. انقلاب های بزرگ صنعتی در سدههای اخیر بیش از آنکه بر تجربه متکی باشد بر پایه کشفیات و اختراعات علمی بوده است. در مسیر پر فراز و نشیب انقلاب ها، نیروی انسانی توانمند همواره در مرکز تحولات انقلابی قرار داشته است، تا آنجا که میتوان پیشرفت کنونی بشر را حاصل حضور دانشمندان و اندیشمندان بزرگ دانست.
در عصر حاضر دیگر ثروتمندان خالق صنعت نیستند بلکه به عنوان سرمایهگذارانی هستند که تفکرات مدیریتی جدید و مدیران جوان را به خدمت گرفتند. از زمان پدید آمدن طبقه یقه سفیدان، مدیران ارشد سازمان ها به عنوان رهبران جدید انقلاب خود را معرفی نمودند. این طبقه با آیندهنگری و درک اقتضائات زمان، دانش را به بهترین نحو به خدمت سازمانها، شرکتها و انسان درآوردند.
در میان این طبقه آن دسته از مدیران که با اتکا به تفکر توسعهگرا، استفاده مناسب از ابزارها و اقدام درست در زمان مناسب، گوی سبقت را از دیگر مدیران ربودند، توانستهاند نقش موثر و سازندهتری بر جامعه و تحولات آن بگذارد. لزوم درک سیستم مدیریتی نوین و توسعهگرا و درک درست مناسبات اقتصادی- علمی- صنعتی ضرورتی انکارناپذیر است.
بررسی مدلهای موفق و شرکتهای برتر جهان نشان می دهد در دورههای زمانی مشخص، تحولات مدیریتی و جوانگرایی در رده مدیران توانسته است منشأ پیشرفتهای بعدی باشد. در کنار این مسئله استفاده روزافزون از تیمهای علمی و دانشآفرین، منجر به رقابت علمی و صنعتی در جهان شده است که همواره نسبت به گذشته شتاب بیشتری دارد. تغییرات مدیریتی در گوگل، مایکروسافت، آمازون، اکسون موبیل و …. شاهدی بر این مدعاست.
مسئله در جهان سوم کمی متفاوت است. ارجحیت تجربه بر علم تاکنون نقطه ثقل مدیریت صنعتی و اقتصادی بوده است. تجربه کشورهای در حال توسعه نظیر هند، چین و حتی مالزی برتری استفاده از نیروی انسانی جوان را نشان می دهد. در حال حاضر می توان ادعا نمود، حضور مدیران با میانگین سنی بالا در رأس امور، یکی از اشکالات ساختاری در مدیرت سازمانی، صنعتی و اقتصادی کشوراست.
مدیران مسن با روحیه محافظهکار و با اتکا به حلقه یاران قدیم و البته مناسبات قدرت، در پی ریاست بر سازمانها و اداره صنعت کشور هستند، در حالی که این تفکر سنتگرا در چند دهه اخیر کارایی لازم را نداشته است. مقام معظم رهبری نیز با اشاره به این مهم فرمودند: هر کجا کار به مدیران جوان و انقلابی سپرده شد پیشرفت داشتیم. تفسیر این سخن رهبری ناظر بر روحیات جسورانه و فکورانه مدیران جوان است.
این دست از مدیران چه به خاطر جوانی و چه درک بهتر مقتضیات زمانی، پیوند بیشتری با علم و روش های نوین مدیریتی دارند و اصولاً تکنولوژی های جدید را بهتر و بیشتر می پسندند و به جای ریاست بر یک ارگان یا سازمان در قامت رهبران کارآمد ظاهر می شوند. ترکیبی از دانش فنی و مدیریتی نوین، جسارت مواجه با رویدادهای پیچیدهتر، انرژی و روحیه ریسکپذیری عاقلانه، رهبری سازمان به جای ریاست، باعث می شود، قطار پیشرفت و توسعه صنعتی و اقتصادی روانتر و سریعتر حرکت کند.
از این جهت می توان یکی از مهمترین ایرادات و عوامل کند شدن رشد و توسعه صنعت کشور را عدم واگذاری مسندهای مدیریتی کلان به نیروهای جوان و خلاق دانست. بی تردید این پوست اندازی در سطح مدیریت کلان صنعت کشور و بنگاههای صنعتی، در کنار روحیه جهادی، جسارت و خلاقیت جوانی و بهرهگیری از تجارب مدیران گذشته می تواند به بهبود وضعیت صنعت و اقتصاد کشور بیش از گذشته کمک نماید.
در این راه می توان از مدل توسعه ژاپن الگوبرداری نمود. مشهور است که در ژاپن مراحل کسب مدیریت یک سازمان تدریجی و مبتنی بر دانش و تجربه به صورت همزمان است و مدیران پیشین همواره به عنوان مشاور در کنار مدیران جوان ظاهر می شوند.
اصولا این شیوه منطقی است چرا که عدم واگذاری رهبری به جوانترها موجب هدررفت پتانسیل های موجود خواهد شد و گسست نسلی مدیران رخ خواهد داد، زیرا حذف یک نسل از مدیران و نهایتا سپردن سکان مدیریت به مدیران نسل بعد از آنها چندان منطقی و اصولی نیست و این گسست می تواند به روند انتقال دانش و تجربه مدیریتی آسیب وارد نماید و در ادامه خط سیر موفق رهبری سازمانی را دچار مشکل نماید.
در شرایط تحریم های ظالمانه بخش صنعت، روحیه پرشور جوانی و دانش روز دنیا و شیوه های نوین مدیریتی در کنار تجارب مدیران گذشته در قامت مشاور می تواند راهی به سوی تعالی و پیشرفت هر چه بیشتر کشور باشد.